ای سایه، ای همسایه همراهی اگر با من؛ خود را شریک وحشت بی انتهایم کن/ (برای هـ . الف سایه)
- توضیحات
- آخرین به روز رسانی چهارشنبه, 19 مرداد 1401 18:24
- نوشته شده توسط ندای هفتکل
«سیدمجید حسینی نژاد»
به گزارش ندای هفتکل، امیر هوشنگ ابتهاج زاده ی دیار سبز گیلان و رشدیافته ی تهران است. او در سن ۹۰ سالگی هنوز پابه پای نسل جوان ، شاعرانگی میکرد.
غزل های رمانتیک سایه و پیوند او با اصحاب موسیقی ، راز جاودانگی و ماندگاری اوست.
او هرگز شمشیر بر کف نمی گیرد تا به جنگ ناراستی ها برود. اما آنقدر کلمات را صیقل میدهد تا بوی آزادی را به مشام استبدادزده ی حاکمان برساند.
«می بینم ان شکفتن شادی را
پرواز بلند ادمیزادی را
آن جشن بزرگ روز ازادی را ...»
سایه با لب خاموش سخن می گفت و با اشارات نظر حل معما میکرد. او مرد ره عشق بود و آتشکده دلش همواره شعله ور...
به تعبیر خودش:
«نقش ما گو ننگارند به دیباچه ی عقل
هرکجا نامه عشق است نشان من و توست»
او عاشق این سرزمین اهورایی بود.
«ارغوان» نماد ایران عزیز اوست که اکنون در غربت اینچنین عاشقانه و اندوهگین برایش می سراید. سرزمینی که سپیده ی آزادی را برایش میخواهد و سرای امیدش میخواند:
«ارغوان، شاخه همخون جدا مانده من
آسمان تو چه رنگ است امروز؟
آفتابیست هوا
یا گرفته است هنوز؟
من در این گوشه که از دنیا بیرون است
آسمانی به سرم نیست
از بهاران خبرم نیست»
«اندر این گوشه خاموش فراموش شده
یاد رنگینی در خاطر من
گریه می انگیزد، گریه می انگیزد
ارغوانم آن جاست
ارغوانم تنهاست
ارغوانم دارد می گرید»
«ارغوان
این چه رازیست که هر بار بهار
با عزای دل ما می آید؟
ارغوان، ارغوان
تو برافراشته باش
تو بخوان نغمه ناخوانده ی من
تو بخوان، تو بخوان
او در این خانه که به وسعت زمین است میزبان بسیاری از رندان طریق معرفت و عشق و شعر و حماسه بوده است. او در خانه ی ارغوانی خویش «حیدربابای شهریار» را شنیده است.
نغمه ی آسمانی «ربنای شجریان» را که از سرچشمه ی ملکوت جاری می شود.
«پشت این پنجرهی بسته هنوز
عطر آواز بنان مانده است
شهریار اینجا
شعر نقاشش را خوانده است
آن شب افشاری
با کسایی و قوامی و ادیب
تا قرایی و فرود
وان درآمد از اوج
شجریان، لطفی
چه شبی بود، دریغ
و خنیاگرانی که به تماشاگه ویرانی ما آمده اند....»
او زبان فارسی را دوباره تا کرانه های جیحون ، تا دروازه های کابل ، تا میدان های وسیع بلخ و بخارا برد.
او شاید اخرین بازمانده ی نسل طلایی هنر و ادب این سرزمین بود که در غربت جان سپرد.
در این زمانه ی پرآشوب ، ادبیات فارسی، می تواند چون شخصیت عمیق هوشنگ ابتهاج پیام اور صلح و دوستی باشد.
همیشه در طول تاریخ، رهاورد ما برای ملل دیگر شعر و لطایف عرفانی و هنر و مینیاتور و ترنج و عاشقی بوده است.
تا باد چنین بادا...