باش تا صبح دولتت بدمد
- توضیحات
- منتشر شده در یکشنبه, 28 مرداد 1403 01:31
- نوشته شده توسط پایگاه خبری ندای هفتکل
- بازدید: 120
رجبعلی کرد _ تحلیلگر سیاسی:
دکتر پزشکیان با دلی پر گفت: " اصلا" ما را بازی نمی دهند که ما بتوانیم کاری بکنیم، بالاخره باید بگذارند که کاری بکنم؟ این اعتراف و گلایه زود هنگام و آن هم با این ادبیات دارای بار معنایی بالایی دارد. در بعضی از جملات یک دیوان حرف است. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
وقتی این سخنان را اززبان رییس جمهوری میشنویم که هنوز کابینه اش تشکیل نشد و پنج دوره در مجلس است و مسولیتهای مهم در قوای مجریه و مقننه داشته و واژه تدارکاتچی بودن رییس جمهوری را از زبان رییس جمهور اسبق شنیده، هرکسی، اعم از صاحبنظر تا شهروند عادی را به فکر فرو می برد که این قصهء پرغصه تا کی باید ادامه داشته باشد.
وقتی که این جمله را آن هم در این زمان از زبان رییس جمهوری شنیدم که در تعامل و سعه صدر و اعتدال و متانت و صداقت و مهربانی شهره و شعارش مروت و مدارا بادوستان و دشمنان است و رهبری معظم نیز از او به نیکی و شایستگی یاد وعالیجناب پزشکیان نیز در خصوص صیانت از آراء صندوقها تشکری جانانه از معظم له کرد خیلی غصه خوردم.
نه فقط به حال پزشکیان بلکه به حال و روز این نظام و این مردم غصه خورد.به ویژ به حال این مردمی که میگوییم بیایید رای بدهید چراکه شما سرنوشت کشور را رقم می زنید اگر بیایید وضع بهتر میشود و اگر نیایید دیگران بجای شما تصمیمات دیگری میگیرند. قهر می کنند آن وضعیت پیش می آید با صندوقها تا حدودی آشتی میکنند این وضعیت این گونه است. غصه خوردم که چرا پس از این همه تجربه ی پر هزینه باز هم درس و عبرت نمی گیریم. اگر بخواهم مروری برتصمیمات و اقدامات پرهزینه کنم باید دهها صفحه را قلمی کنم اما جهت رعایت اختصار فقط به دو مورد اشاره گذرا می کنم.
وقتی مردم در یکی از ادوار انتخابات ریاست جمهوری حدود هشتاددرصد شرکت کردند و رییس جمهور وقت، قریب هفتاد درصد آراء را نصیب خود کرد آن حوادث تلخ بوجود آمد که به گفته او، هر نه روز یک بحران برای دولتش ایجاد شد و حوادث تلخ پس از آن دوران طلایی را دیدیم که نه تنها از آن عبرت نگرفتند بلکه با مهندسی معکوس و پاک کردن صورت مساله و با رد صلاحیتهای گسترده به منظور خالص سازی به انتخاباتی رسیدیم که ماحصل آن مشارکت زیر پنجاه درصد و حوادث بسیار پرهزینه تر و تلخ تر و تورم افسار گسیخته و... بود. پس از آن صانحه دلخراش و شهید شدن مرحوم آیت الله رییسی دوباره مردم را برای حضور در پای صندوقهای رای تشویق و ترغیب کردیم و با اینکه چهره شاخص ردصلاحیت شده پیشین این بار به دلایلی تایید و انتخابات رقابتی شد ولی باز هم مشارکت به پنجاه درصد نرسید اما چون انتخابات رقابتی بود این بار نیز همان چهره اصلاح طلب مورد اقبال مردم واقع شد و این فرصت طلایی دیگر برای حاکمیت و این مرز وبوم بوجود آمد که شایسته بود در این برهه بسیار حساس و بحرانی قدر آن را بدانند اما با افسوس باز هم در همین ابتدای کار، مانع تراشی ها و کارشکنی ها شروع شده و صدای رییس جمهور متین و صبور را در آورد.
تا اینجا یک تحلیل اجمالی از وضعیت سیاسی کشور و کارشکنیهای یک جناح خاص را بیان کردم و برای نتیجه گیری از این بحث رییس جمهور محترم را خطاب میکنم. همو که به امید تبدیل بهبود امور و تبدیل یاس مردم به امید پا در این عرصه پرمخاطره گذاشت.
جناب رییس جمهور، این جریان نه تنها تغییر در روحیه و رویه خود نمیدهد بلکه با شدت و حدت بیشتر از پیش، مانع تراشی خواهد کرد. وقتی که با دولتهایی با رویکردی شبیه شما و با مشارکت حداکثری و آراء دو و سه برابر رقیب آن کردند که دیدیم آیا با شما با این میزان رای و این درصد مشارکت همکاری میکنند؟ هرگز.
همان گونه که در سخنرانی هایتان مکرر از سخنان امیر بیان، حضرت امیرالمومنین علی(ع) استفاده می کنید این بار نه فقط در بیان بلکه مبنای مدیریت شما در آن مسیر باشد آن امام ضمن اینکه بر ابزار سعه صدر برای ریاست تاکید دارد به همان اندازه بر قاطعیت پافشاری می کند. گلایه گزاری و درد دل چاره کار نیست. با درایت و سعه صدر و بررسیهای همه جانبه و مشورت با متخصصین و صاحبنظران و افراد باتجربه و معقول و مقبول جامعه و با نگاهی به انتظارات و توقعات و خواست اکثریت ملت و مروری به شعارها و وعده های انتخاباتی، تصمیمات قاطع بگیرید. شما که نه نقطه ضعف برجسته ای داری و نه بده و بستان با جریان و جناحی دارید نباید در تصمیماتی که خیر و صلاح مردم در آن است باکی داشته باشی. مصلحت اندیشی های بی جا و شک و دودلی آفت مدیریت است. اگر به بن بست رسیدی آن را نیز با مردم در میان بگذار و هیچ هراسی به دل راه نده. وقتی همین اول کار آنقدر عرصه برشما تنگ شده که این گونه سخن بگویی وای بحال شما و ما در ماهها و سالهای پیش رو.
این بیت شعری را که برای عنوان یادداشت انتخاب کردم ضرب المثلی شده که معمولا" از بعد مثبت گفته می شود. یعنی زمانی که کسی در مدت کوتاهی با موفقیتها و پیروزیها و بهروزیهایی مواجه است گفته میشود و مژده ای برای آینده پربار تر در روزهای پیش رواست اما متاسفانه آنچه در مورد شما واقعیت دارد و با این جملات گلایه آمیز بیان فرمودی عکس آن یه ذهن متبادر می شود. یعنی هنوز شروع نکرده نه تنها دست شما برای همکاری به گرمی فشرده نشده بلکه شما را دست به عصا کردند.
صبح دولت شما بر ندمید و مشکلات از ناحیه رقیب شروع شد. این عنوان را نه برای خالی کردن دل بی کینه و ذلال رییس جمهور معزز، بلکه برای اینکه به پشتوانه ملت و با اقتدار و صلابت بیشتر در مقابل کسانیکه در مقابل رای نظر مردم ایستاده اند ایستادگی کنی برگزیدم و میخواهم بگویم که این کارشکنیها استمرار دارد و خود را برای مقابله معقول و قانونی آماده و با توکل به خدا و پشتوانه این مردم فهیم که شما را برگزیدند و به صداقت و یک رنگی شما باور دارند با اقتدار و قاطعیت عمل کنی.
باش تا صبح دولتت بدمد / کاین هنوز ازنتایج سحر است