قحط الطبیب برای سرزمین نفت/ روایت دیگر از رفتار و کردار نامتعارف در درمان بستر هفتکل

توضیحات

منتشر شده در سه شنبه, 14 شهریور 1402 12:49

بازدید: 145

ندای هفتکل/ ارسالی از طرف یک معلم: 

امروز صبح سه شنبه چهاردهم شهریور به همراه خانمم که از شدت سردرد ، احساس ضعف و لرز شدید توأم با اُفت فشار نایی نداشت ، به درمان بستر مراجعه کردیم.

پس از انجام امورات پذیرش و صندوق، در حالی که خانم پزشک همان جا در قسمت پذیرش نشسته و یک پایش را روی دیگر پایش گذاشته بود ، به ایشان گفتم: «خانم دکتر به اتاقتان تشریف نمی آورید!؟» 

در اتاق پزشک در حالی که سؤال می پرسید و ما جواب می دادیم و دارو در سیستم ثبت می کرد ، همسرم گفت احساس لرز دارم ، دکتر بدون آنکه به خانم حتیٰ دست بزند گفت: من لرزی نمی بینم!   من گفتم خانم دکتر ، خانمم چیزی نخورده اند ، برای تزریق سرم و آمپول موردی ندارد؟ 

گفت: *من خودم همه چیز را می دانم ، اگر لازم باشد می گویم*

البته در جایگاه معلم جوابش را دادم و گفتم: پرسیدن عیب نیست ، ندانستن عیب است! 

نکته ی قابل توجه خانم دکتر شیفت که لازم است نامش نیز ذکر شود ولی به رسم ادب از این کار امتناع می شود ،  این بود که وقتی گفتم خانم اُفت فشار دارد از انجام تست فشار سر باز زده و گفت من فشار نمی گیرم!!! پرستار واحد تزریقات را بگویید که بگیرد!!! 

حال کجای قاموس پزشکی این موارد ذکر شده ، نوشته شده اند و ما در درمان بستر هفتکل به وفور می بینیم را باید از مسئولینی که این پزشکان را پیدا می کنند و به هفتکل می آورند پرسید! 

به هر حال این رفتارهای زننده آن هم برای شخصی که روح و جان مردم را به آن می سپارند به نظرم یک مقدار بعید است ،  مگر اینکه برای این شهر مملو از برکات زمینی همچون نفت و گاز و معدن قحط الطبیب باشد! 

نمی دانم شاید هم مقصر منِ معلم باشم! شاید هم آن استاد! شاید هم خانواده و شاید هم آن مسئول!!!